سلام

با سلام و عرض ادب

فراموش نكنيم كه روزي در محكمه حق بايد پاسخ گوييم پس دينمان را به دنيا نفروشيم خطاب من به شما دوست گرامي است كه دانسته يا ندانسته بار گناهان خود را سنگين مي سازي.

دوست گرامي انصاف را فرو مگذار تمام آياتي كه از قران براي براي توجيه امامت آورده ايد هيچ ربطي به امامت ندارد براي نمونه آيه تبليغ را اگر به قبل از آن برگرديم به احكام ماكولات و حلال و حرام بودن آنها بطور كلي و بويژه در هنگام احرام اشاره دارد آيا براستي امامت كه از اصول مذهب ماست به اندازه خوردن و نخوردن يكي از ماكولات اهميت نداشت كه به صراحت بدان اشاره گردد اگر بگوييد پيامبر ترسيد و بدان تصريح نكرد پس شما محكمات را رها كرده و به تشابهات كه بر اساس آيه 7 آل عمران تنها كساني بدان تمسك مي جويند كه در دلشان انحراف است متوسل مي شويد چرا كه آنها محكمات كه ام و اساس قرآن است را رها كرده اند) توحيد، نبوت و معاد به صراحت در قرآن آمده است اما امامت را بايد با تفسير، تاويل و اما و اگر استنباط كرد. پس بياييم به پيروي از علي (ع) كه فرمود: (و تمت بنبينا حجته) ديگر نگوييم علي حجه الله و باز هم به تاسي از آن بزرگوار كه خطاب به مسلمين جهان فرمود (الزموا السواد الاعظم) با گروه بزرگتر همراه شويم. دوست گرامي شيعه در طول زمان از مواضعش بسيار عقب نشسته ازجمله آنان معتقد به تحريف قران بودند چنانچه اگر همين الان مفاتيح الجنان را برداريد و در حاشيه اعمال روز جمعه نگاه كنيد اشاره مي كند كه آيه الكرسي علي التنزيل چنين است(و كلماتي بدان مي افزايد كه در قران موجود نيست) براستي چگونه مي توان روايات، احاديث و... را از كساني چون كليني و علي ابن ابراهيم و... پذيرفت كه معتقد به تحريف قران بوده اند. از طرف برادري شيعي كه حقيقت را بيشتر دوست مي دارد.