درخصوص سند همه خطبهها، کلمات و نامههای نهجالبلاغه نمیتوان قضاوت نمود، زیرا
قضاوت در این خصوص مبتنی بر آن است که همه خطبهها، نامهها و کلمات امامعلیهالسلام از نظر سند بررسی شود. بررسی سند همه اینها از قلمرو وظایف این واحد خارج بوده و باید به مراکز دیگر که بدین منظور به وجود آمدهاند، رجوع شود، یا به منابع مانند مصادر نهج البلاغه، اثر آقای عبدالزهراء و مدارک نهج البلاغه اثر آقای رضا استادی رجوع شود، ولی در عین حال ممکن است برخی از خطبههای نهجالبلاغه و سخنان امام علیعلیهالسلام منسوب به حضرت باشند، ولی از حضرت نباشند، همان طور که در استناد برخی از احادیث به معصومان دیگر این تردید وجود دارد که آیا استناد آنها به آنان صحیح است؟ برخی از احادیث به معصومانعلیهالسلام نسبت داده میشود، و حال آن که از آنان نیست.
برای همه استناد خطبهها و کلمات و نامههای نهج البلاغه به امام علیعلیهالسلام راههای متعددی وجود دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره میشود:
1) سندشناسی.
یکی از راهکارهای اسناد احادیث به معصومانعلیهمالسلام سندشناسی روایات است که علم حدیث و علم رجال عهده دار آن است شاید. در این علوم به شناسایی راویانی و سلسله سند روایات پرداخته میشود شاید در سندشناسی احادیث نهج البلاغه رعایت همه قواعد حدیثشناسی لازم نباشد، زیرا در خطبهها و کلمات نهج البلاغه راویان زیادی وجود ندارند. اصحاب امام علیعلیهالسلام و یا برخی افراد دیگر کلمات امام را مستقیم و یا بدون واسطههای متعدد حفظ و ضبط میکردند.
2) محتوا و موضوعات
نگاهی اجمالی به محتوای خطبهها و کلمات و نامههای نهجالبلاغه راهکار دیگری جهت استناد آنها به امام علیعلیهالسلام است، زیرا صدور آنها از غیر معصوم امکانپذیر نیست. از این رو درباره نهجالبلاغه گفته شده است: ".. بیانی است فروتر از کلام خدا و فراتر از گفتار بشری و گنجینهای است گرانبها از مسایل فکری، عقیدتی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که بزرگان تاریخ بشری به عمق آن پی نبردهاند. خطبهها و کلمات قصار این کتاب عظیم بسان قوانین و تئوریهای اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و حقوق عصری است که اوجگیری دانش و تمدن
انسانی شناخته میشود و گاه بلندمرتبهتر از آن و ژرف و جذاب و تأمل کردنی است...". این معنا و مبنا را حسین علی منتظری، شرح نهج البلاغه، ص 30.
میتوان در بررسی تک تک خطبهها به کار گرفت.
3) فصاحت و بلاغت
یکی از شاخصههای خطبهها و کلمات امام علیعلیهالسلام فصاحت و بلاغت است. لقب "امیر سخن" دادن به امام علیعلیهالسلام حکایت از آن دارد که این سبک و ادبیات، اختصاص به حضرت داشته و دیگران از آن عاجزند.
سید رضی که خود ادیب و شاعر و سخن شناس است، فصاحت و بلاغت نهج البلاغه بسیار او را تحت تأثیر قرار داد، از این رو اسم آن را نهج البلاغه گذاشت. جرج جرداق مینویسد: "آیا در تاریخ مشرق زمین هیچ سراغ نهج البلاغه رفتهاید؟... نهج البلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی به دست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی و هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت... سخنان زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان آن چنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول و شکل با معنا یکی شدهاند. همچنان که حرارت با آتش و نور با خورشید هستند. بشر در مقابل کلام او به مشابه موجودی در برابر سیل خروشان و دریای پر موج یا طوفان سرکش یا گردبادی به شمار میآید... نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر دو ساله و پارهای است از یک تنزیه و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد".
صوت العدالة الانسانیة، به نقل از حسین علی منتظری، پیشین، ص 28.